12 مرداد رفتم عمل شدم

موقع عمل شدنی گشواره و النگو در اورد یک خانوم شمالی جیغ زدم خیلی درد داشت موهامو باز کردم لباس ابی و شلوار ابی اوردن پوشیدم حتی خیلی تو بیمارستان گریه کردم جیغ زدم بی هوش کردنی کلی دستگاه بهم وصل کردن بعدش فشارم 11 و حرارت 34 درجه کلی باهام حرف زدن حتی ازم سوال کردن گفتن دخانیات مصرف میکنی یانه گفتم نه گفتن به چی حساسیت داری گفتم خربزه یک امپول مسکن پنی اسیلین اینارو گفتم یهو رفتم به خواب مطلق بعد عمل یک دستگاه قلب وصل کردن با دستگاه تنفس با یک چیز دیگه ماسک برداشتم میخواستم بلند بشم گفتن بلند نشو ولی خیلی درد داشتم جیغ زدم بیمارستان گذاشته بودم رو سرم دکتر وقتی اومد بخیه نگاه میکرد صبح جیغ زدم گفتم میسوزه درد داره همه میگفتن اولین جوانی هستی اومدی این بیمارستان واسه عمل جراحی دکترها میگفتن دختر نازک نارنجی به کمک بهیار گفتم فضولی میایی دخالت میکنی با کی حرف میزنم اونم هیچی نگفت کارش انجام داد رفت موقع ترخیص شدنی گفتن فاطمه خانوم ترخیص شدی گفتم اره پرستار ها می اومد بالا سرم میگفتن این همه گریه نکن قند تو می افته گفتم نمیخواد این همه سرم وصل کنی عملم موفقیت امیز بود میگفتن چرا پزشکی نخوندی تو گفتم بخونم چی بشه وقتی میترسم ساعت 4 بردن ساعت 7 به هوش اومدم خداروشکر خون ریزی نکردم مورفین زدنی سرم گیج میرفت نمیتونستم بلند بشم درد بخیه اذیتم میکرد الانم خونه ام درد سوزش دارم

حتی دارو میخورم سرم گیج میره